آی نو؛ مرجع تخصصی اخبار و آموزش هوش مصنوعی

نوآوری معکوس؛ کلید عبور استارتاپ‌های ایران از حباب چت‌بات‌ها

نوآوری معکوس؛ کلید عبور استارتاپ‌های ایران از حباب چت‌بات‌ها

نمایشگاه بین‌المللی الکامپ ۱۴۰۴، نه فقط صحنه نمایش محصولات فناورانه، بلکه محلی برای طرح دغدغه‌های جدی درباره آینده اقتصاد دیجیتال ایران بود. در روز پایانی این رویداد، محسن رهگذر، مدیرعامل مرکز بادکوبه و بنیانگذار پلتفرم kowork.work، در گفت‌وگویی اختصاصی با رسانه آی‌نو به بررسی موج تازه استارتاپ‌های هوش‌محور پرداخت. او…

- اندازه متن +

نمایشگاه بین‌المللی الکامپ ۱۴۰۴، نه فقط صحنه نمایش محصولات فناورانه، بلکه محلی برای طرح دغدغه‌های جدی درباره آینده اقتصاد دیجیتال ایران بود. در روز پایانی این رویداد، محسن رهگذر، مدیرعامل مرکز بادکوبه و بنیانگذار پلتفرم kowork.work، در گفت‌وگویی اختصاصی با رسانه آی‌نو به بررسی موج تازه استارتاپ‌های هوش‌محور پرداخت. او ضمن هشدار درباره تکرار اشتباهات گذشته، بر ضرورت تغییر مسیر از تمرکز صرف بر چت‌بات‌ها به سمت حل مسائل واقعی صنایع تأکید کرد و راهکاری تحت عنوان نوآوری معکوس را به‌عنوان کلید نجات اکوسیستم مطرح نمود.

از حباب چت‌بات‌ها تا تجربه شکست‌های تاریخی

رهگذر توضیح داد که آشنایی کاربران ایرانی با هوش مصنوعی عمدتاً از مسیر چت‌بات‌ها و مدل‌های زبانی بزرگ صورت گرفته است. این تجربه اکنون به فاندرها و تیم‌های استارتاپی منتقل شده و بسیاری از آن‌ها، در فضای کار اشتراکی، دغدغه اصلی خود را ساخت چت‌بات قرار داده‌اند.

او با یادآوری تجربه «حباب وب» در دو دهه پیش، هشدار داد که تکرار این مسیر می‌تواند به شکست گسترده تیم‌های نوپا منجر شود. همان‌طور که در اوایل دهه ۲۰۰۰ بسیاری از پروژه‌ها در آمریکا و اروپا شکست خوردند، اما بعدها از دل همان شکست‌ها غول‌های فناوری سر برآوردند. به باور رهگذر، شکست بخشی طبیعی از مسیر نوآوری است، اما اگر تمام تمرکز روی یک ترند کوتاه‌مدت باشد، نرخ شکست بالا می‌رود و اعتماد اکوسیستم تضعیف می‌شود.

نقد تمرکز یک‌جانبه بر چت‌بات‌ها

رهگذر تأکید کرد که گرچه چت‌بات‌ها ابزارهای مفیدی هستند، اما صنایع بالادستی ایران مانند فولاد، نفت، گاز، نیرو و معدن نیازی به این نوع محصولات عمومی ندارند. این صنایع به ابزارهای هوش مصنوعی تخصصی و متناسب با نیازهای واقعی خود احتیاج دارند؛ ابزارهایی که بتوانند هزینه‌ها را کاهش داده، بهره‌وری را افزایش دهند و در شرایط تحریم، جایگزین واردات فناوری شوند.

او مثال زد که شرکت آرامکو در عربستان میلیاردها دلار روی هوش مصنوعی سرمایه‌گذاری کرده، اما نه برای ساخت یک چت‌بات عمومی، بلکه برای توسعه راهکارهای خاص صنعت انرژی. به همین ترتیب، ایران نیز باید ظرفیت‌های نخبگان را به سمت حل مسائل حیاتی صنایع بالادستی هدایت کند.

نوآوری معکوس؛ راهکار پیشنهادی برای صنایع بزرگ

کلیدواژه اصلی صحبت‌های رهگذر، نوآوری معکوس بود. او این رویکرد را چنین توضیح داد: صنایع بالادستی که با مشکلات کلان و گلوگاه‌های جدی روبه‌رو هستند، باید مسائل خود را به‌طور شفاف به مراکز نوآوری و استارتاپ‌ها منتقل کنند. سپس بخش خصوصی و تیم‌های فناور با حمایت مالی و تسهیلات، راه‌حل‌های خلاقانه‌ای برای این مسائل ارائه دهند.

به‌جای آنکه استارتاپ‌ها از پایین‌ترین لایه بازار شروع کنند و درگیر تولید محصولات تکراری شوند، باید مسائل از بالا تعریف شود و حل آن‌ها به بخش خصوصی سپرده شود. به این ترتیب، سرمایه انسانی کشور به‌جای اتلاف در پروژه‌های کوتاه‌مدت، صرف توسعه فناوری‌هایی می‌شود که اثر اقتصادی واقعی دارند.

نقش بخش خصوصی و صنایع متوسط در نوآوری معکوس

رهگذر تنها به صنایع بزرگ اشاره نکرد. او تأکید کرد که بخش خصوصی چابک می‌تواند همین رویکرد نوآوری معکوس را برای صنایع متوسط هم به‌کار گیرد. کافی است تیم‌های استارتاپی با مراجعه به اتاق‌های بازرگانی و صنوف مختلف، مصاحبه‌هایی انجام دهند و گلوگاه‌های پرتکرار کسب‌وکارها را شناسایی کنند.

برای نمونه، او تجربه یک کارخانه را بیان کرد که در فرآیند خروج کالا و کنترل کیفی، با مشکلات تقلب و هدررفت هزینه روبه‌رو بود. یک استارتاپ ایرانی با استفاده از پردازش تصویر و یادگیری عمیق توانست این معضل را برطرف کند و بهره‌وری کارخانه را تا ۱۰ درصد افزایش دهد. این نمونه نشان می‌دهد که چگونه نوآوری معکوس می‌تواند از کشف مسئله تا ارائه راهکار عملی، مسیر توسعه را کوتاه‌تر کند.

نوآوری معکوس و مدل ریسک‌زدایی مشترک

یکی از نکات کلیدی رهگذر، موضوع ریسک‌زدایی مشترک بود. او توضیح داد که بخش دولتی به دلیل بوروکراسی، در ارائه مسائل و نیازها کند عمل می‌کند. بنابراین، بخش خصوصی باید وارد عمل شود و با تجمیع منابع، مشکلات مشترک را حل کند.

برای مثال، اگر ۳۰ شرکت هر کدام ۵۰۰ میلیون تومان سرمایه‌گذاری کنند، بودجه‌ای ۱۵ میلیاردی برای حل یک مسئله کلان مانند لجستیک یا بهینه‌سازی انرژی فراهم می‌شود. سپس این مسئله در قالب یک ریورس پیچ (Reverse Pitch) به تیم‌های استارتاپی ارائه می‌گردد. حمایت از چند تیم همزمان، احتمال موفقیت را افزایش داده و ریسک شکست را کاهش می‌دهد.

عبور از دام «هوش مصنوعی ملی» با نوآوری معکوس

رهگذر هشدار داد که نباید دوباره درگیر پروژه‌هایی مانند موتور جستجوی ملی یا سیستم عامل ملی شویم که نتیجه‌ای جز هزینه‌های سنگین و خروجی ضعیف نداشتند. او معتقد است بخش حاکمیتی باید بپذیرد که استفاده‌کننده حرفه‌ای از نوآوری جهانی بودن به‌مراتب کارآمدتر از ساخت نمونه‌های ناقص داخلی است.

با این حال، او تأکید کرد که توسعه مدل‌های بومی در برخی حوزه‌ها اجتناب‌ناپذیر است. تفاوت در اینجاست که این کار باید با نوآوری معکوس و حل مسائل واقعی همراه باشد، نه با تقلید صرف از نمونه‌های خارجی.

جلوگیری از صادرات نخبه‌ها؛ نیاز به بیزینس تو AI

یکی دیگر از دغدغه‌های رهگذر، صادرات نخبه‌ها بود. او بیان کرد که سال‌هاست ما سرمایه انسانی ارزشمند را از دست می‌دهیم، بدون آنکه دانش آن‌ها را در داخل کشور به کار بگیریم.

به باور او، با اجرای مدل نوآوری معکوس، می‌توان نخبه‌ها را در پروژه‌های ملی و حتی در همکاری‌های منطقه‌ای (مثلاً اتاق‌های مشترک با قطر یا عمان) درگیر کرد. به این ترتیب، به‌جای مهاجرت افراد، محصولات و دانش آن‌ها صادر می‌شود.

رهگذر این گذار را ورود به عصر B2AI (Business to AI) نامید؛ عصری که در آن هر کسب‌وکاری باید به نحوی به هوش مصنوعی متصل شود.

پلتفرم Kowork؛ نمونه‌ای از نوآوری معکوس در عمل

در پایان، رهگذر به پلتفرم kowork اشاره کرد؛ بستری که با سرمایه‌گذاری مرکز بادکوبه راه‌اندازی شده و هدف آن دموکراتیزه کردن دسترسی به متخصصان است. این پلتفرم به کسب‌وکارهای کوچک و متوسط در شهرهای مختلف اجازه می‌دهد از تجربه متخصصانی که عمدتاً در تهران متمرکز هستند، بهره‌مند شوند.

به گفته او، kowork فضایی برای هم‌آفرینی (Co-Creation) و به‌کارگیری نوآوری معکوس در عمل است؛ جایی که مسائل واقعی مطرح می‌شوند و تیم‌های استارتاپی با همکاری کسب‌وکارها به حل آن‌ها می‌پردازند.

جمع‌بندی

صحبت‌های محسن رهگذر در الکامپ نشان داد که آینده استارتاپ‌های ایرانی وابسته به خروج از حباب چت‌بات‌ها و حرکت به سمت نوآوری معکوس است. این رویکرد می‌تواند نخبه‌ها را درگیر حل مسائل واقعی کند، سرمایه‌ها را به‌طور مؤثر تخصیص دهد و مسیر توسعه صنایع ایران را کوتاه‌تر سازد.

در این پیچ تاریخی، تعلل به معنای عقب‌ماندن است. اما اگر بخش خصوصی، حاکمیت و نخبگان حول محور نوآوری معکوس هم‌افزا شوند، می‌توانند آینده‌ای روشن برای اقتصاد دیجیتال کشور رقم بزنند.

درباره نویسنده

تحریریه آی نو

ارسال دیدگاه
0 دیدگاه

نظر شما در مورد این مطلب چیه؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *