در بیستوهشتمین دوره نمایشگاه بینالمللی الکامپ ۱۴۰۴، موضوع هوش مصنوعی در بازاریابی به یکی از بحثهای داغ و محوری تبدیل شد. در روز پایانی این رویداد، پنلی تخصصی با حضور بهار بهبودی، مدیر بازاریابی و مشاور رشد کسبوکارها، برگزار شد که در آن بر نقش تعیینکننده هوش مصنوعی در آینده مارکتینگ ایران تأکید شد.
بهبودی در این گفتگو، ضمن اشاره به فرصتهای بینظیر این فناوری، هشدار داد که پیادهسازی شتابزده و بدون زیرساخت میتواند به جای موفقیت، بحرانساز شود. او در عین حال بر ضرورت اولویتبندی هوشمندانه، فرهنگسازی سازمانی و توجه به ابزارهای کلیدی تأکید کرد.
اولویتهای ورود به هوش مصنوعی در بازاریابی
به گفته بهبودی، هر کسبوکاری که میخواهد از هوش مصنوعی در بازاریابی استفاده کند، ابتدا باید داراییهای برند و اهداف خود را مشخص سازد. برای برخی شرکتها، اولویت باید روی مسائلی مانند:
- شناساندن محصولات به بازار
- کاهش هزینه تولید محتوا
- بهینهسازی کمپینهای تبلیغاتی
قرار گیرد. در حالی که شرکتهای بزرگتر میتوانند اهداف بلندمدتتر مثل پیشرو بودن در صنعت را دنبال کنند.
او یادآور شد که برخی سازمانها حتی بدون داشتن تیم بازاریابی، متخصص هوش مصنوعی استخدام کردهاند؛ در حالی که ابتدا باید تیمی تشکیل دهند و سپس از فناوری برای ارتقای فرایندها بهره ببرند.
مدیریت هایپ و بلوغ سازمانی
یکی از چالشهای اصلی، تمایل به «سوار شدن روی موج» است. بهبودی تأکید کرد که ورود شتابزده به هوش مصنوعی در بازاریابی بدون زیرساخت مناسب، نشاندهنده نبود بلوغ سازمانی است.
راهکارها برای ایجاد فرهنگ استفاده از هوش مصنوعی شامل سه مدل است:
- استخدام متخصصان خارجی و هماهنگ کردن آنها با فرهنگ سازمانی.
- آموزش نیروهای داخلی (Level Up) و سرمایهگذاری روی ارتقای آنها.
- فعالیت داوطلبانه نیروها در خارج از ساعات کاری.
به گفته او، هر سازمان باید متناسب با توان و مقیاس خود این مسیر را انتخاب کند.
مارکترها، پیشگامان استفاده از هوش مصنوعی
از نظر بهبودی، تیمهای مارکتینگ همواره جلوتر از دیگر بخشها در استفاده از فناوری بودهاند. هوش مصنوعی در بازاریابی نیز از این قاعده مستثنی نیست. بازاریابان پیش از فراگیر شدن ابزارهایی مانند ChatGPT، از این فناوری در بخشهایی چون سئو، گوگل ادز و تحلیل دادهها استفاده میکردند.
مواردی که بیشترین تأثیرپذیری را از هوش مصنوعی داشتهاند، شامل:
- تولید محتوا
- طراحی و اجرای کمپینها
- مرتبسازی و تحلیل دادهها
بهبودی مثال زد که در یکی از پروژهها محاسبه ارزش طول عمر مشتری (LTV) که معمولاً نیازمند تحلیلگر داده بود، به کمک هوش مصنوعی در زمان کوتاه انجام شد. این نشان میدهد که بسیاری از وظایف سنتی بازاریابی اکنون میتواند توسط AI پشتیبانی یا حتی جایگزین شود.
ابزارهای ضروری برای تیمهای بازاریابی
برای پیادهسازی موفق هوش مصنوعی در بازاریابی، استفاده از ابزارهای مناسب ضروری است. بهبودی چند نمونه کلیدی را معرفی کرد:
- n8n: ابزاری قدرتمند برای اتوماسیون و یکپارچهسازی دادهها که حتی در ایران و در مجموعههایی مانند زرینپال نیز استفاده شده است. این ابزار با CRMها ترکیب شده و میتواند فرآیندهای فروش و بازاریابی را بهینه کند.
- Clouds: ابزاری کارآمد برای مدیریت و تحلیل دادهها.
- ابزارهای تولید محتوا: که میتوانند هزینه و زمان تولید را به میزان قابل توجهی کاهش دهند.
چشمانداز مشاغل در دوران هوش مصنوعی
همواره این نگرانی وجود دارد که هوش مصنوعی جایگزین مشاغل شود. بهبودی معتقد است در ایران، مشاغلی مانند گرافیک دیزاینرها بیشتر از دیگران در معرض خطر هستند، زیرا ابزارهای جدید میتوانند طراحی رنگبندی، شخصیت برند و حتی کمپینهای بصری را انجام دهند.
در مقابل، حوزه آنالیتیکس همچنان به تحلیل انسانی به ویژه به دلیل نبود مستندسازی کامل در بسیاری از کسبوکارهای ایرانی نیاز دارد. به همین دلیل، نقش تحلیلگران داده هنوز اهمیت خود را حفظ کرده است.
او در عین حال تأکید کرد که هوش مصنوعی به جای حذف شغلها، موقعیتهای جدیدی مانند پرامپتنویسی و ایجنتسازی ایجاد خواهد کرد؛ حوزههایی که میتوانند برای مارکترها و حتی برنامهنویسان فرصتهای تازهای فراهم کنند.
هوش مصنوعی: تهدید یا فرصت؟
بهبودی در پاسخ به این پرسش که آیا باید از هوش مصنوعی در بازاریابی ترسید، گفت: «بیسواد کسی است که نتواند یاد بگیرد.» به باور او، تنها کسانی در معرض خطر هستند که توانایی یادگیری و سازگاری با تغییرات را ندارند.
هوش مصنوعی به خودی خود تهدید نیست؛ بلکه فرصتی است برای پیشرو بودن. او تأکید کرد که رهبران تیمهای مارکتینگ باید یاد بگیرند چگونه کارکنان را به سمت استفاده درست از AI هدایت و انگیزهبخشی کنند.
جمعبندی
پنل هوش مصنوعی در بازاریابی در الکامپ ۱۴۰۴ نشان داد که این فناوری نه تنها یک ترند کوتاهمدت نیست، بلکه تحولی بنیادین در آینده کسبوکارهاست.
از اولویتبندی درست و ایجاد فرهنگ سازمانی گرفته تا استفاده از ابزارهای کلیدی و پرورش مهارتهای جدید، همه این موارد تعیین میکنند که شرکتها برنده این تحول خواهند بود یا بازنده آن.
نظر شما در مورد این مطلب چیه؟